Sunday, April 20, 2008

تا حالا دیدی بچه های نازپرورده پدر و مادر از دست داده رو؟
تا حالا از تنبل خانه شاه عباس چیزی شنیدی؟
یا از بهشت و جهنم ایرانیها؟
دیدی مردای یک سرزمین بشینن و گریه کنن و ارزو کنن جمعه یکی دیگه بیاد و نجاتشون بده؟
دیدی گربه پیرو کور – شل –و یا دم بریده ای رو که هنوز به دنبال نازکی کار و کلفتی نون میو میو میکنه؟
تا حالا دیدی تو سیرک دلقکها پشت سر هم با سرعت کلاه سر هم بگذارند؟
الاغی رو دیدی که بارش بکنن – هنش میکنن – سیخش میکنن؟ حتی رمش میدن رو به هر طرف که بخوان؟
تا حالا گوسفند دیدی؟
دیدی گوسفندا همیشه سرشون پایین و علف بو میکنن رو به ذبحگاه میرن؟
تا حالا شاگردایی رو دیدی که استاد رو می بینن و درسش رو می شنون ولی تو هپروتن؟
تا حالا دیدی کسایی رو که می بینن ولی انگاری نمی بینن؟
دیدی مولفی رو که کتابش مونتاژ کتابهای دیگه است؟
تا حالا از بز اخوش چیزی شنیدی؟
تا حالا شاهد مرگ نزدیکانت بودی؟
تا حالا دیدی کسی عمرش رو صرف ثبت عبور و مرور ماشینها از یک دروازه کنه؟
دیدی ادمهایی رو که تو یک چهاردیواری روزا وارد میشن به هم نگاه میکنن و منتظر میمونن تا روز تمام بشه و ماه و سال و عمر وماهیانه و تمام؟
دیدی بعضیها کلام رو به بازی بگیرن . منطق رو . احساس رو؟
دیدی کسی درون خودش رو به بازی بگیره؟
دیدی کسی فقط بشینه و فکر کنه؟
تا حالا شده نماز بشه ورد زبونت و بس؟
تا حالا دیدی فرار شاخهای تاک رو از حصار دیوار؟
راستی تا حالا خودت رو دیدی؟
می خواهی گذران کنی ؟
تا کی ؟ که چی؟
هزاران درد . هزاران رنگ . هزاران بند. هزاران روزن .
تو توی کدامی؟ به کدام چشم دوختی؟
واقعا تاثیر گذار هستی ؟ می خواهی باشی ؟ مهم ؟
واقعا ؟
بیدار شو .پیش از اینکه دیرشه بیدارشو.
و روی ترد میل ندو
زنجیرها را از فکرت باز کن . از بالا نگاه کن . بخواه . نترس . برو .
پلی بزن از درونت تا هوشیاری.
اومدی که شناخت صحیح رو عملی کنی.
یادت باشه دنیای دوروبرت نتیجه .........
تو که فکر می کنی میفهمی. چی ؟
بیدار شو . بیدارشو.

3 comments:

hulag said...

Hello! Your blog is very interesting. I find it worthy of the visit.

chista said...

خيلي خوب و به‌جا ‌فراموشي‌هاي‌مان را ياد آوري كرديد. سپاس از اين نگاه عميق و زيبا و تكاندهنده.

فقط با عرض شرمندگي از جسارت ابراز يك ديدگاه كاملا شخصي : -آيا پايان نوشته كمي فقط كمي شعاري نشده است. و آيا اگر با همين جمله " تو توي كدامي ؟ به كدام چشم دوختي ؟" نوشته پايان مي‌يافت چيزي كم داشت . باز هم جسارت مرا ببخشيد و اين‌را هم مي‌داتم كه هر نوشته‌اي شخصي است و مهم سليقه خود نويسنده است. .

روز مره said...

سلام
مقایسه بین نقاشی ازاد که در ان پیرامون سوژه رها شده است با
مینیاتور. اولی برای منهم جذابتر است. با نظر شما موافقم و ممنون